تفکر طراحی

تفکر طراحی (Design Thinking) یکی از مهمترین و روزآمدترین روشهای حل مسئله و نوآوری است که جایگاه خود را در شرکتها و دانشگاههای پیشرو و سرآمد مستحکم کرده است. در این سلسله مقالات سعی بر این است تا با آشنایی با تفکر طراحی و مراحل آن کاربرد آن در کسب و کارهای مختلف با ذکر نمونه های توضیح داده شود.

تفکر طراحی یک رویکرد انسان محور در حل مسائل مربوط به کسب و کار است. تفکر طراحی کسب و کارها را تشویق می کند برای طراحی یک محصول یا خدمت، تمرکز باید بر روی نیاز واقعی کاربران آن باشد. تفکر طراحی یک ویژگی انحصاری طراحان نیست. همه نوآوران بزرگ در ادبیات، هنر، موسیقی، علم، مهندسی و تجارت آن را تمرین کرده‌اند. پس چرا آن را تفکر طراحی می نامیم؟ نکته ویژه در مورد تفکر طراحی این است که فرآیندهای کاری طراحان می تواند به ما کمک کند تا به طور سیستماتیک این تکنیک های انسان محور را برای حل مشکلات در طراحی هایمان، در کسب و کارمان، در کشورمان و زندگیمان به روشی خلاقانه و نوآورانه استخراج کرده، آموزش دهیم، یاد بگیریم و به کار ببریم.

تفکر طراحی برای یافتن راه حلهای نوآورانه مطلوب، امکان پذیر و اجرایی مورد استفاده قرار می گیرد.

برجستگی تفکر طراحی در کسب و کار عمدتاً به دلیل توانایی آن در حل مؤثر مسائل «بد تعریف شده» است. این مشکلات که مشکلات شرور نیز نامیده می شود، معمولاً شامل نیازهای انسانی است که نمی توان به راحتی به عنوان سیستم های ورودی و خروجی مدل کرد. مسائل شرور ذاتا مبهم هستند و بحث و مقایسه آنها دشوار است.

بسیاری از مشکلاتی که افراد در زندگی روزمره با آن مواجه می شوند، به درستی تعریف نشده اند، و بنابراین برای رویکردهایی مانند روش علمی برای حل آنها مناسب نیستند. جهانی شدن و فناوری فقط زندگی را پیچیده‌تر کرده است. در نتیجه، بیشتر چالش‌هایی که مدیران امروزی با آن مواجه هستند «شرور» هستند و می‌توانند از اصول و فرآیند تفکر طراحی بهره ببرند.

شش مزیت تفکر طراحی

• هماهنگی تیمهای مختلف بر اساس اهداف خاص
• ارائه راه حلهای نوآورانه که کاربران را به وجد می آورد
• جذب و شناسایی استعدادهای با ظرفیت بالا
• غلبه بر ابهام با اعتماد به نفس
• حداکثر کردن بازده منابع
• کاهش ریسک در تحویل های پیچیده

مثالهایی از تفکر طراحی در کسب و کار

برای نایک، کفش‌ها دروازه‌ای برای تجربه کامل ورزشی هستند. فراتر از نوآوری‌ها در مواد و عملکرد، نایک پیشرو در IoT ورزشی است و حسگرها را در کفش‌های خود ادغام می‌کند تا یک تجربه ورزشی همه جانبه ایجاد کند – نه فقط یک کفش برای دویدن راحت.

در سال 2006، موفقیت کنسول های جدید عمدتاً به دلیل پیشرفت در “قدرت” بود. به جای پیروی از این مدل سونی/مایکروسافت، نینتندو تلاش خود را برای بهبود تجربه بازی برای همه انواع کاربران افزایش داد. نتیجه کنترل بی سیم بصری Wii بود که حتی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هم می توانستند از آن لذت ببرند.

ایده رادیکالی که صنعت هتلداری را مختل کرد در سال 2007 متولد شد، زمانی که جو گبیا و برایان چسکی، بنیانگذاران AirBnB، مشکلات شرکت کنندگان در کنفرانس را با یافتن هتل و نیاز آنها به پرداخت اجاره به هم مرتبط کردند. سیلیکون ولی این ایده را به سخره گرفت و فکر کرد “هیچکس نمی خواهد در تخت شخص دیگری بخوابد”. اما تجربه کاربری عالی و تمرکز قوی روی عکاسی ثابت کرد که آنها اشتباه می کنند.

اصول تفکر طراحی

همدلی، تفکر گسترده و آزمایش

اصل اول: همدلی
در تفکر طراحی، راه رفتن یک مایل در کفش کاربر شما فقط یک چیز خوب نیست – راز موفقیت است. و مانند دویدن، هر چه مایل های بیشتری را طی کنید، تاول ها را بهتر درک می کنید. اتخاذ این اصل مستلزم به چالش کشیدن آنچه در مورد کاربرانمان (و خودمان) فکر می کنیم می دانیم، دارد. استفاده از روش های متنوع تحقیقات UX ضروری است.

اصل 2: تفکر گسترده
نوآوری یک موقعیت اتفاقی خوش شانسی نیست، بلکه یک رویکرد تکرارپذیر برای جستجوی کل حوزه راه حل ها است که امیدوارکننده ترین گزینه ها را با نمونه های اولیه آزمایش می کند. اتخاذ این اصل نیازمند تیم های متنوع، اعتماد به نفس خلاق و تفکر واگرا و همگرا است. در زیر درباره تفکر واگرا و همگرا بیشتر بخوانید.

اصل 3: آزمایش
متفکران طراحی صندلی های راحتی را برای دانشگاهیان می گذارند. در عوض، هنگام تصمیم گیری های مهم، به نتایج داده های دنیای واقعی تکیه می کنیم. اتخاذ این اصل به معنای این است که همه چیز را به عنوان یک نمونه اولیه در نظر بگیریم تا زمانی که نتایج خلاف آن را بیان کنند.

درباره تفکر واگرا و همگرا

یکی از مزایای اصلی تفکر طراحی، تفکیک تفکر «واگرا» و «همگرا» است. به بیان ساده، تفکر واگرا انتخاب ها را ایجاد می کند و تفکر همگرا انتخاب می کند. وقتی به تنهایی روی مشکلات کار می کنیم، معمولاً هم تفکر واگرا و هم همگرا را به کار می گیریم و هر ایده را به محض رسیدن آن ارزیابی می کنیم. در حالی که اگر در تیم ها به طور متناقض اعمال شود می تواند محدود کننده باشد. با تمایز بین فازهای تفکر واگرا و همگرا، تیم‌های تفکر طراحی زمان بیشتری را صرف ساختن ایده‌ها می‌کنند.

ذهنیت تفکر طراحی

ذهنیت تفکر طراحی چیست؟

در حالی که جنبه های زیادی در طرز تفکر طراحی وجود دارد، مهم ترین آنها اعتماد به نفس برای به اشتراک گذاشتن افکار خود بدون ترس از قضاوت شدن است. دیوید کلی، مهندس و کارآفرینی که به تأسیس مدرسه طراحی دانشگاه استنفورد کمک کرد، این طرز فکر را به عنوان «اعتماد به نفس در خلاقیت» توصیف می کند. بدون اعتماد به نفس خلاق، عبور از ایده های کم اهمیت به قلمرو نوآورانه دشوار است.

جنبه های اضافی ذهنیت تفکر طراحی، مانند پذیرش ابهام و تفکر با همدلی، نیز نقش مهمی در ساخت طرح های کاربر محور دارند.

ذهنیت های تفکر طراحی برتر

• اعتماد به نفس خلاق
• پذیرش ابهام
• تفکر همدلانه
• ذهنیت باز
• هدف گرایی

چگونه تفکر طراحی با فرآیندهای خلاقانه متفاوت است؟

فرآیندهای خلاقانه سنتی که توسط هنرمندان و طراحان برای ایجاد تجربیات مشترک استفاده می‌شود، مشابه هستند، اما با آنچه در تفکر طراحی استفاده می‌شوند، یکسان نیستند. در حالی که هر دو به شدت بر همدلی، تفکر واگرا و فعالیت های طوفان فکری تکیه دارند، تفکر طراحی کمتر به شهود و بیشتر بر همکاری متکی است.

اقیانوس آبی به جای آسمان آبی
در حالی که طوفان فکری آسمان آبی می تواند مفید باشد، فرآیند تفکر طراحی همچنان بر رسیدگی به نیازهای خاص برآورده نشده متمرکز است.

همکاری به جای رقابت
با بهره بردن از فرآیندهای شهودی که طراحان استفاده می کنند، حتی تیم هایی با طیف وسیعی از تجارب مختلف طراحی در همکاری باقی می مانند.

آزمایش به جای بیان
در حالی که تفکر طراحی زیبایی شناسی را به عنوان یک عنصر مهم تجربه کاربر در بر می گیرد، فضای کمی برای ذهنیت یا بیان شخصی وجود دارد.

روش شناسی تفکر طراحی

روش تفکر طراحی چیست؟

روش تفکر طراحی یک نقشه راه حل مسئله برای تیم های متقابل است. این روش که “چارچوب تفکر طراحی” نیز نامیده می شود، هفت مرحله خاص را که در سه مرحله اصلی گروه بندی شده اند، تشریح می کند. با استفاده از متدولوژی تفکر طراحی به عنوان قطب نما، تیم ها می توانند به سرعت بفهمند که در فرآیند تفکر طراحی کجا هستند و چه فعالیت ها و ابزارهایی در اختیار دارند.